
آموزش زبان آلمانی با یادگیری مثالهای کاربردی در دنیای واقعی
در این مقاله ابتدا به آموزش زبان آلمانی به زبان ساده میپردازیم. سپس دلایل این که چرا باید زبان المانی را بیاموزیم میرسیم! با ما همراه باشید.
این نوشتار، راهنمایی گام به گام است که یک هدف را در نظر دارد: به مبتدیان کمک کند تا بفهمند چگونه زبان آلمانی را در سریعترین زمان صحبت کنند.
“Rindfleischetikettierungsueberwachungsaufgabenuebertragungsgesetz”
بله، این یک کلمهی واقعی در زبان آلمانی است، یا حداقل تا سال ۲۰۱۳ اینطور بود. در زبان آلمانی، این کلمهی ۶۳ کاراکتری به “قانون نظارت و برچسب گوشت گاو” اشاره دارد.
مطابق یک آییننامهی اتحادیهی اروپا این کلمه حذف شد. شنیدهاید که یادگیری زبان آلمانی واقعا سخت است، یا شاید وقتی یک آلمانی را در حال صحبت کردن ببینید ناخودآگاه این احساس به شما دست داده باشد. آیا کلمهی ترسناک بالا پیش فرضهای ذهنی شما را ثابت میکند؟
صحبت کردن به زبان آلمانی سخت است؟
خیر، سخت بودن یادگیری زبان آلمانی تنها یک افسانه است. یادگیری هر زبانی به زمان و مسئولیتپذیری نیاز دارد. در مورد زبان آلمانی نیز همینطور است.
تمام چیزی که نیاز دارید داشتن انگیزهی کافی و سختکوشی برای رسیدن به اهداف است. اگر در مورد این که از کجا باید شروع کنید سردرگم هستید، ما در این مقاله، چند راهنمایی ارائه کردهایم که به شما کمک میکنند تا صحبت کردن به زمان آلمانی را در زمان کوتاهی یاد بگیرید.
بیایید واقعبین باشیم. یاد گرفتن زبان آلمانی، برای چینیها سختتر از انگلیسیزبانان است.
این موضوع به این دلیل است که زبان آلمانی بخشی از زبانهای ژرمنی، گروهی از زبانهای هندواروپایی، است که شباهتهای بسیاری به دیگر زبانهای ژرمنی مانند انگلیسی یا هلندی دارد.
چرا باید زبان آلمانی را یاد بگیریم؟
دلایل بسیاری برای یادگیری زبان آلمانی وجود دارد. ۱۵ دلیل مهم آن عبارتند از:
درآمد
- آلمان دومین کشور صادرکنندهی جهان است.
- اقتصاد آلمان، دارای رتبهی اول در اروپا و رتبهی چهارم در جهان است.
- آلمان مقر بسیاری از شرکتهای بینالمللی است.
- میزان سرمایهگذاری مستقیم آلمان در ایالات متحدهی آمریکا بیش از ده میلیارد دلار است.
دورههای مرتبط در فرانش
دانش
- زبان آلمانی بیشترین تعداد بومیزبان را در اتحادیه اروپا دارد (بسیار بیشتر از زبانهای انگلیسی، اسپانیایی یا فرانسوی).
- زبان آلمانی در میان رایجترین زبانهای گفتاری جهان قرار دارد. همچنین زبان بینالمللی در اروپای مرکزی وشرقی است. و آیا “تمام آلمانیها به زبان انگلیسی صحبت میکنند”؟ این موضوع نیز یک افسانهی محض است.
- ۲۲ جایزهی نوبل در فیزیک، ۳۰ جایزه در شیمی و ۲۵ جایزه در پزشکی به دانشمندانی از ۳ کشور آلمانی زبان تعلق گرفته است و بسیاری از افراد برجستهی دنیا در دانشگاههای آلمان آموزش دیدهاند. ۱۱ جایزهی نوبل در ادبیات به نویسندگان آلمانی زبان اهدا شده است و هفت آلمانی و اتریشی موفق به دریافت جایزه صلح شدهاند.
- آلمانیها پیشگامان جهانی در عرصهی مهندسی هستند.
- زبانهای آلمانی و انگلیسی بسیار شبیه به هم هستند. بسیاری از واژگان زبان آلمانی مشابه معادلهای خود در زبان انگلیسی هستند، چون هر دو زبان ریشهی مشترکی دارند. برای مثال، به این کلمات نگاه کنید:
- Haus = house, Buch = book, Finger = finger, Hand = hand,
- Name = name, Mutter = mother, schwimmen = swim,
- singen = to sing, kommen = to come, blau = blue, alt = old,
- windig = windy.
- جامعهی آلمانی زبانان در قرن بیستم چند فیلمساز مورد ستایش – از فریتس لانگ تا راینر وارنر فاسبیندر، ویم وندرس- و نسل جدیدی از کارگردانهای فراملیتی مانند تام تیکور و فاتیح آکین را به جهان معرفی کرده است. فیلمسازان آلمانی و اتریشی مانند لانگ، بیلی وایلدر و ارنست لوبیچ نیز در رقم خوردن تاریخ هالیوود نقش داشتهاند.
اندیشه
- آلمانی زبانی است که گوته، مارکس، نیچه، کافکا، مان، برشت، گراس، موتزارت، باخ، بتهوون، شوبرت، برامس، شومان، واگنر، مالر و شونبرگ به آن صحبت میکرده و مینوشتهاند، همانطور که فروید، وبر، انیشتین، هایزنبرگ، کانت، هگل و هایدگر اینچنین بودهاند.
- زبان آلمانی دومین زبان علمی رایج در جهان است.
- ۱۸ درصد کتابهای جهان در آلمان منتشر میشوند و تعداد نسبتا کمی از آنها به انگلیسی ترجمه میشوند.
- آلمان دروازهی ورود به تحصیلات عالی در سطح جهانی است.
- بسیاری از مهمترین آثار جهانی در زمینههای فلسفه، ادبیات، موسیقی، تاریخ هنر، الهیات، روانشناسی، شیمی، فیزیک، مهندسی و پزشکی به زبان آلمانی نوشته شدهاند و همچنان نیز به این زبان نوشته میشوند.
یادگیری زبان آلمانی چقدر طول میکشد؟
یادگیری زبان آلمانی میتواند کمی مشکل باشد، به خصوص اگر زبان مادری شما به گروه زبانهای هندواروپایی تعلق نداشته باشد.
اما اهمیتی ندارد زبان مادری شما چیست و اگر زبان آلمانی در ابتدا برای شما دشوار به نظر رسید، ناامید نشوید. اگر میخواهید بدانید آیا راه میانبر یا خاصی برای یادگیری آلمانی وجود دارد یا خیر، چند روش در این راهنما ارائه شده است که به شما کمک میکنند تا سریعتر پیشرفت کنید.
مدت زمان ثابت و از پیش تعیین شدهای برای موفقیت در یادگیری زبان آلمانی وجود ندارد، با این حال آنچه اهمیت دارد ثابتقدم بودن است. قرار نیست یک روز صبح از خواب بیدار شوید و متوجه شوید که زبان آلمانی را به خوبی صحبت میکنید.
این اتفاق فقط در فیلمها میافتد. اگر گام به گام پیش روید، به سرعت نتایج را به چشم خواهید دید.
زمان لازم برای یادگیری یک زبان جدید به فاکتورهای بسیاری مانند تجارب قبلی و قرار گرفتن در معرض آن زبان، سرسختی، میزان فعالیت در پروسه یادگیری، انگیزه و غیره بستگی دارد.
با این وجود، اگر به مدت سه تا شش ماه، هر روز تمرین کنید، احتمالا خواهید توانست با یک دوست دربارهی اتفاقات روزانه به آلمانی صحبت کنید و کارهایی مانند کافه رفتن و سفارش دادن را انجام دهید.
برخی از افراد بیش از دیگران با مشکل روبهرو میشود و به زمان بیشتری برای رسیدن به این سطح نیاز دارند اما این اتفاق بیشتر به دلیل عدم تلاش و تمرین روزانه است.
اگر بخواهید زبان آلمانی را روان صحبت کنید، ممکن است به چندین سال تمرین نیاز داشته باشید، اما ما فقط باید کار را شروع کنیم، اینطور نیست؟
چگونه زبان آلمانی را یاد بگیریم؟
چند روش سریع و آسان برای یادگیری زبان آلمانی وجود دارد:
- یک دلیل محکم پیدا کنید که شما را باانگیزه نگه دارد.
- تمام اصول زبان آلمانی را یاد بگیرید.
- روند آموزش را با یادگیری زبان عامیانه، کلمات جالب و اصطلاحات جذاب کنید.
- هر روز تمرین کنید. اگر برایتان ممکن است با آلمانی زبانها صحبت کنید.
گفته میشود تمام مسئلهی یادگیری مربوط به تسلط کامل به اصول زبان است. بنابراین، اگر میخواهید بدانید چگونه زبان آلمانی را یاد بگیرید و اگر کاملا مبتدی هستید، پیشنهاد ما این است که از حروف الفبا شروع کنید.
زبان آلمانی، درست مانند زبان انگلیسی، ۲۶ حرف دارد. چند حرف و آوا وجود دارد که در زبان فارسی یا انگلیسی وجود ندارند، مانند ä، ö، ü و ß. با این حال این حروف در میان حروف الفبای آلمانی قرار ندارند.
تلفظ صحیح آنها را تمرین کنید چون این کار کمک میکند تا لهجهی خود را به طرز صحیحی اصلاح کنید.
حروف الفبا | تلفظ | حروف الفبا |
تلفظ |
A | آ | N | اِن |
B | بِ | O | اُ |
C | ثِ | P | پِ |
D | دِ | Q | کو |
E | اِ | R | اِر |
F | اِف | S | اِس |
G | گِ | T | تِ |
H | ها | U | او |
I | ایی | V | فآو |
J | یُت | W | وِ |
K | کا | X | ایکس |
L | اِل | Y | اوپسیلون |
M | اِم | Z | طست |
دورههای مرتبط در فرانش
گرامر زبان آلمانی
چه چیزی یک زبان را از سایر زبانها متفاوت میکند؟ گرامر آن زبان، درست است؟ معمولا گرامر، کابوس تمام افرادی است که میخواهند زبان جدیدی یاد بگیرند و این موضوع فقط محدود به زبان آلمانی نیست.
با این حال، گرامر را به خوبی یاد بگیرید و سپس زبان آلمانی را در مدت زمان کوتاهی روان صحبت کنید. آلمانی دارای شش زمان است: Prasens، Präteritum، Perfekt، Plusquamperfekt، Futur I و Futur II.
- Präsens معادل زمان حال ساده در فارسی است.
- Präterritum معادل ماضی مطلق در زبان فارسی است.
- Plusquamperfekt معادل ماضی نقلی در زبان فارسی است.
- Futur I معادل آینده در زبان فارسی و آیندهی ساده در زبان انگلیسی است.
- Futur II معادل آیندهی کامل (به همراه have و will) در زبان انگلیسی است.
این زمانها دقیقا معادل یکدیگر نیستند، اما نگاه کردن به زمانها از این زاویه، درک گرامر زبان آلمانی را برایتان آسانتر میکند. همچنین چهار حالت در این زبان وجود دارد ( فاعلی، مفعول بیواسطه، مفعول با واسطه و اضافهی ملکی).
قسمت دشواری نیز دربارهی زبان آلمانی وجود دارد که اکثر افراد به آن اشاره میکنند: ۱۶ حرف تعریف که به حالات مختلف و جنسیت بستگی دارد. در زبان آلمانی، سه حرف تعریف طبق جنسیت آن اسم وجود دارد: die برای اسامی مونث، der برای اسامی مذکر و das برای اسامی خنثی.
هر کلمهی جدیدی که در زبان آلمانی یاد میگیرید، باید حرف تعریفی که همراه آن به کار میرود را نیز به ذهن بسپارید. همچنین باید حرف اضافهای که بعد از آن قرار میگیرد را نیز یاد بگیرید.
ممکن است در ابتدای امر کمی سردرگم شوید چون گاهی اوقات جنسیت بیولوژیکی اسم، مشابه جنسیت گرامری آن نیست.
با این وجود، قواعدی وجود دارد که حروف اضافهی مربوط به هر اسم را تعیین میکند و استثنائاتی نیز وجود دارد. نیازی نیست بیش از حد نگران این قسمت باشید. اگرچه مجبور هستید تمام آنها را حفظ کنید، اما پس از مدتی بخش بزرگی از این گرامر پایه برایتان قابل درک خواهد بود.
عبارات و اصطلاحات روزمره در زبان آلمانی
احتمالا زمانی که یادگیری یک زبان جدید را شروع میکنید، ترجیح میدهید با قواعد گرامری و چیزهایی که زبان را پیچیده میکنند شروع نکنید. یادگیری زبان بیشتر از آنکه اشتیاق به دست آوردن علم و دانش باشد ، مربوط به بخش سرگرمکننده و لذتبخش آن است.
به همین منظور، باید از جایی شروع کنید که شما را کنجکاو کند تا بدانید بعد از آن چیست، توجه شما را جلب کند و شور و انگیزهی شما را شدت بخشد.
هیچ چیز بهتر از این نیست که با یادگیری چند کلمه و اصطلاح روزمره شروع کنید، مانند سلام و احوالپرسی یا از کسی چیزی را درخواست کردن.
این کار باعث میشود تا اندازهای احساس موفقیت و کامیابی کنید و اعتماد به نفستان افزایش یابد. در این بخش برای شروع چند اصطلاح اولیه آورده شده است. آنها را مطالعه کنید و سپس تلاش کنید تا مکالمهای در ذهن خود بسازید.
روش گفتنِ … در زبان آلمانی
Hallo! – سلام! | Wie geht’s? – حال شما چطور است؟ |
Danke! – متشکرم! | Mir geht’s gut. – حال من خوب است. |
Vielen Dank! – خیلی ممنون | Mir geht’s nicht gut. – حال من خوب نیست. |
Willkommen! – خوش آمدید! | Ich komme aus… – من اهل … هستم. |
Alles Gute zum Geburtstag – تولدت مبارک | Ich bin hier wegen + Genitiv… – من اینجا هستم برای … |
Fröhliche Weihnachten – کریسمس مبارک | Bis später! –به امید دیدار! |
Guten Morgen! –صبح بخیر! | Tschüß! –خدانگهدار! |
Guten Abend! – عصر بخیر! | |
Ich heiβe… – نام من … است | |
Wie heißen Sie? – نام شما چیست؟ |
کلمات جالب در زبان آلمانی
اجازه دهید پروسهی یادگیری را کمی بیشتر سرگرمکننده کنیم. مانند هر زبان دیگری میتوانید کلماتی را در زبان آلمانی پیدا کنید که وقتی به صورت تحت اللفظی یا کلمه به کلمه ترجمه شوند واقعا خندهدار خواهند شد.
برای مثال در زبان فارسی به کسی که بیرون از دستشویی ادرار کند چه میگویند؟ کلمهی خاصی برای توصیف این افراد در زبان فارسی وجود ندارد، اما در زبان آلمانی کلمهی Wildpinkler وجود دارد که معنی تحت اللفظی آن “ادرارکنندهی وحشی” است. ۱۰ تا از خندهدارترین کلمات در زبان آلمانی و معنی آنها در زبان فارسی در فهرست زیر آورده شده است.
Brustwarze – زگیل سینه
ترجمهی کلمه به کلمهی Brustwarze عبارت است از زگیل سینه. این کلمه معادل “نوک سینه” در زبان فارسی است. این تنها کلمهی خندهدار مربوط به اعضای بدن نیست. Zahnfleisch (گوشت دندان) در واقع به لثه اشاره دارد.
Liebfrauenmilch – شیر بانوی دلبر
این کلمه از یک شراب آلمانی پیش از سالهای ۱۷۰۰ میلادی گرفته شده است و به مریم مقدس اشاره دارد. اکنون، عبارت Liebfrauenmilch نام قانونی یک شراب آلمانی است (که در منطقهی موزل تولید میشود).
Handschuhe – کفشهای دست
آلمانیها، زمان و صبر و حوصلهی کافی نداشتند تا برای لباسهای مختلفی که استفاده میکردند کلمهای منحصر به فرد بسازند. هر چیزی که به دستها پوشیده شود Handschune نام دارد که ترجمهی کلمه به کلمهی آن “کفشهای دست” است.
Klobrille – عینک دستشویی
آلمانیها مردمی هستند که به پاکیزگی شهرت دارند. اینطور گفته میشود که وقتی آنها وارد هتلی میشوند، پیش از آنکه تصمیم بگیرند میخواهند شب را در آنجا بگذرانند یا خیر ، دستشوییهای هتل را بررسی میکنند تا تمیز باشند.
در واقع عینک دستشویی به وسیلهی خاصی اشاره نمیکند که آلمانیها برای بررسی دستشوییها استفاده میکنند. آنها فقط دستشویی فرنگی هستند.
Stinktier – حیوان بوگندو
آلمانیها گاهی اوقات برای حیوانات نامی انتخاب کردهاند که بر اساس بو، ظاهر یا رفتاری، فیزیکی یا غیر فیزیکی، بوده که آنها را از دیگر حیوانات متمایز میکند. لیسه حیوانی شبیه به حلزون ولی بدون صدف است.
آلمانیها آن را Nacktschnecke مینامند که “حلزون لخت” ترجمه میشود. آنها به پستانداران گوشتخوار Vielfraß میگویند که به معنی “بیش از حد خوردن” است.

Eselsbrücke – پل میمون
این واژه به معنای حقهای است که به شما کمک میکند تا وقتی چیزی در لحظهی نیاز یادتان نمیآید را به یاد بیاورید. این کلمه از عبارت لاتین “pons asinorum” (پل میمونها) گرفته شده است.
Donnerbalken – پرتو طوفانی
در زمانهای گذشته این واژه به دستشوییهای نظامی اشاره داشت، اما امروزه در زبان عامیانه به دستشویی گفته میشود. در زبان انگلیسی معادل عامیانهی thunderbox و در فارسی معادل “مستراح” برای آن وجود دارد. احتمالا میتوانید علت خندهدار بودن آن را بفهمید.
Durchfall – کاملا روان
این کلمه معادل “اسهال” در زبان فارسی است. این واژه از زبان یونانی گرفته شده و به معنی “کاملا روان” است.
Wildpinkler – ادرارکنندهی وحشی
این واژه، کلمهای منحصر به فرد برای افرادی است که بیرون از دستشویی ادرار میکنند. ممکن است این کلمه توهینآمیز به نظر برسد اما طبق یک گزارش، Wildpinklerها باعث از بین رفتن دیوارهای کلیسای باستانی اولم شده بودند.
Dudelsack – کیسهی آوازخوان
Dudelsack معادلی برای وسیلهی موسیقیایی معروف اسکاتلندی است. معادل تحت اللفظی آن کیسهای است که آواز میخواند.
اصطلاحات آلمانی
احتمالا این جمله به گوشتان خورده است که “اگر میخواهید زبان آلمانی یاد بگیرید، باید مثل یک آلمانی فکر کنید.” به عبارت دیگر، باید معنای نهفته در یک عبارت را بدون در نظر گرفتن معنای ظاهری آن درک کنید.
برای مثال، در زبان فارسی میگوییم ” دستش نمک نداره” اما هیچ دستی نیست که نمک داشته باشد. بلکه به این معناست که دیگران ارزش زحمات او را نمیدانند. این عبارات، اصطلاح هستند و زبان آلمانی سرشار از آنهاست. اصطلاحات عباراتی هستند که معنای استعاری و مجازی دارند.
آنها به گونهای زمینههای فرهنگی و اجتماعی یک کشور را به نمایش میگذارند. ممکن است یک اصطلاح در زبان فارسی با اصطلاحی در زبان آلمانی ارتباط داشته باشد، اما نحوهی بیان آنها متفاوت باشد.
برای مثال، اصطلاح فارسی “مثل آب خوردن” به کاری اشاره دارد که به آسانی انجام میشود. در زبان آلمانی، “Das schaffe ich mit links” وجود دارد که معنای تحت اللفظی آن به زبان فارسی میشود “توانستم آن را فقط با دست چپم انجام دهم”.
بنابراین، یادگیری اصطلاحات قطعا روش خلاقانهای را برای بیان تفکرات در اختیارتان قرار میدهد. در این قسمت چند اصطلاح آلمانی به همراه معنی آنها در زبان فارسی آورده شده است:
Da steppt der Bär (معنای تحت اللفظی: خرس آنجا میرقصد) – مهمانی خوبی خواهد بود
Tomaten auf den Augen haben (معنای تحت اللفظی: در چشم کسی گوجه وجود داشتن) – متوجه شرایط نبودن
Himmel und Hölle in Bewegung setzen (معنای تحت اللفظی: بهشت و جهنم را به حرکت درآوردن) – زمین و زمان را به هم دوختن
Eine Extrawurst verlangen (معنای تحت اللفظی: درخواست سوسیس اضافی کردن) – امکانات خاصی خواستن
Da kannst du Gift drauf nehmen (معنای تحت اللفظی: میتوانید آن را مسموم کنید) – میتوانید روی آن شرط ببندید
Den Nagel auf den kopf treffen (معنای تحت اللفظی: میخ را بر سر کوبیدن) – درست و دقیق ضربه زدن
seinen Senf dazugeben (معنای تحت اللفظی: خردل اضافه کردن) – اظهارنظر کردن دربارهی چیزی
klar wie Kloßbrühe (معنای تحت اللفظی: پاک مثل صابون) : شفاف مثل بلور
Schwein haben (معنای تحت اللفظی: خوک داشتن): خوش شانس بودن
اصطلاحات عامیانهی آلمانی
اگر در خیابانهای برلین سرگردان هستید و نمیتوانید بفهمید مردم چه میگویند، دانستن چند اصطلاح عامیانه کمک بسیار زیادی به شما خواهد کرد. چند اصطلاح عامیانه عبارتند از:
Auf dicke Hose machen
این اصطلاح زمانی استفاده میشود که فرد طوری رفتار کند که انگار قویتر یا ثروتمندتر از دیگران است. ترجمهی تحت اللفظی آن ” رفتار کردن به گونهای که زیرشلواری بزرگی به پا دارید” است.
Gebongt sein
به معنای معاملهی انجام شده است. bon رسیدی است که بعد از خریدن چیزی دریافت میکنید. چیزی که gebongt میشود، رزرو شده یا با آن موافقت شده است.
Was geht ab?
این عبارت معادل جملهی “چه خبر؟” در زبان فارسی است. “Was geht” ورژن کوتاهشدهی آن است که توسط نوجوانان استفاده میشود. این اصطلاح برای حوالپرسی نیز به کار میرود که به معنای هر دو جملهی “سلام” و “در چه حالی هستی” به صورت همزمان است.
این عبارت در کنار gehts و چند کلمهی سلام و احوالپرسی دیگر مانند ”Na, alles gut?” برای پرسیدن “حال شما چطور است؟” استفاده میشود.
Nicht alle Tassen im Schrank haben
این اصطلاح به معنی این است که شما دیوانه هستید. به صورت تحت اللفظی یعنی شما تمام فنجانها را در کمد خود ندارید.
Bock haben
این اصطلاح یعنی سرحال بودن. وقتی بگویید “Null bock” یعنی سرحال نیستید.
Die Nase voll haben
معنای تحتاللفظی آن “پر بودن بینی” است و به داشتن چیزی به اندازهی کافی اشاره دارد که در حال از دست دادن علاقهی خود نسبت به آن هستید.
Chillen
یک ورژن عامیانه و آلمانی از عبارت “to chill” در زبان انگلیسی است، که به معنای وقت گذرانی و خوش گذرانی است.
Aus der Reihe tanzen
به افرادی اشاره دارد که خود را از دیگران جدا کرده و به گونهای متفاوت از دیگران رفتار میکنند. ممکن است این اصطلاح معنی مثبتی نیز داشته باشد و برای اشاره به افرادی که به کار دیگران کاری ندارند استفاده شود.
فرهنگ آلمان
آلمان دارای فرهنگی غنی است. برای قرنها، سرزمین مردمانی خردمند و حوادثی عظیم بوده است. آنها نه تنها بر فرهنگ قارهی اروپا در گذشته بلکه بر فرهنگ جهان تاثیر گذاشته و آن را شکل دادهاند. ردپای آنان را میتوان در جای جای تاریخ و جهان دید.
آلمان، با بیش از ۸۱ میلیون جمعیت، از لحاظ تعداد جمعیت پس از روسیه در رتبهی دوم اروپا قرار دارد. ۹۱درصد جمعیت آن آلمانی هستند، در حالی که ترکیها با ۲.۴درصد بزرگترین گروه اقلیت را در آلمان تشکیل میدهند.
۷۰درصد آنان، خود را مسیحی میدانند، ۳.۷درصد مسلمان هستند و باقی آنان دین و مذهب خاصی ندارند یا به ادیانی غیر از مسیحیت و اسلام معتقدند.
آلمانیها به سختکوشی مشهور هستند. آنها دقیق بودن را تحسین میکنند و بهانهتراشی یا مسخره کردن این موضوع را دوست ندارند. رفتار آنان سرد است و ممکن است در ابتدا غیردوستانه به نظر برسند، اما در نهایت انسانهای خوبی هستند.
آنها عاشق غذا هستند، بنابراین چندان تعجبی ندارد که ظروف سنتی بسیار زیادی داشته باشند. نوشیدنی موردعلاقهی آنها آبجو است. سرانهی مصرف سالانهی آبجو در آلمان ۱۰۶ لیتر است و در رتبهی سوم جهان قرار میگیرد. آلمان بیش از ۳۰۰ نوع نان مختلف تولید میکند.
اکتبرفست یا جشن اکتبر، که بزرگترین رویداد نوشیدنی موردعلاقهی آنها یعنی آبجو است، یکی از رویدادهای بیشماری است که در آلمان برگزار میشود. فستیوال فیلم برلین، هنرمندان سرشناس بسیاری را از سراسر جهان گرد هم میآورد.
آلمانیها در صنایع خودرو و ساختمانسازی بسیار حرفهای هستند، همین امر آنها را به یکی از رقیبان سرسخت در عرصهی جهانی تبدیل کرده است. حضور و تاثیر آنها در معماری باستان در سراسر اروپا مشهود است (عمارتهای رومی، سبک گوتیک، کلاسیک، باروک، روکوکو و رنسانس). اکثر آنها قلعههای قدیمی و اشیاء مذهبی هستند.
بلندترین کلیسای آلمان، کلیسای جامع اولم با ارتفاع ۱۶۱.۵۳ متر است. آلمان وطن بسیاری از افراد مشهور و اندیشمند مانند انیشتین و موتزارت است که نشانی از خود در تاریخ بر جای گذاشتهاند. آلمان با عنوان Das Land der Dichter und Denker (سرزمین شعر و خرد) شناخته میشود.
دورههای مرتبط در فرانش
غذاهای آلمانی
مورد دیگری که باعث میشود عاشق آلمان شوید، غذاهای سنتی و لذیذ آن است. ۱۰مورد از معروفترین غذاهای آلمانی در این قسمت معرفی شده است:
Spätzle
اشپاتزل نوعی پاستای گیاهی است که از ترکیب تخم مرغ، آرد، نمک و کمی آب برای باد کردن خمیر آن تشکیل شده است.
Bratwurst
Bratwurstها سوسیسهایی هستند که از گوشت خوک درست میشوند و قسمتی از تمام کبابهای آلمانی هستند. معروفترین آن، نوع نورنبرگی است.
Currywurst
آنها نیز از گوشت خوک درست میشوند. این غذا در برلین توسط هرتا هوور (Herta Heuwer) در سال ۱۹۴۹ ابداع شد.
Bratkartoffeln
سیبزمینی از غذاهای رایج آلمان است. بنابراین، تعجبی ندارد که دربارهی آن جوک ساختهاند. آلمانیها حداقل در یک وعده از روز سیبزمینی میخورند.
Sauerbraten
ساوربراتن بشقابی از گوشت است. اساسا، شما فقط یک تکه گوشت گاو را برای چند ساعت در شیرهی داغ قرار میدهید و در نهایت غذایی ترد و لذیذ به دست میآورید.
Maultaschen
Maultachen غذای لذیذ دیگری است که حتما باید در آلمان امتحان کنید. این غذا از انواع گوشت مانند خوک و گوساله درست میشود، اما نوع گیاهی آن نیز وجود دارد.
Leberkäse
این غذا نیز با گوشت خوک طبخ میشود. Leberkäse در تکههای کوچک به همراه نان و خردل سرو شده و معمولا به عنوان وعده غذای اصلی در نظر گرفته نمیشود. این غذا در واقع سوسیس است اما برخلاف دیگر سوسیسهای آلمانی، برای مدت زمانی طولانی در فر میماند.
Schnitzel
تکهای گوشت گوساله را میبرید و آن را با آرد، تخم مرغ و تکههای کوچک نان میپوشانید، سپس آن را در کره یا روغن سرخ میکنید تا طلایی رنگ شود. این روش پخت شنیتزل است.
Rouladen
زمان زیادی برای آماده شدن رولدن نیاز است. اگر بخواهید آن را بپزید، به یک تکهی نازک گوشت به همراه مقداری مخلفات بر روی آن مانند خردل، پیاز، ژامبون نیاز دارید. سپس باید آن را رول کرده تا شبیه یک لوله شود. در نهایت باید آن را کباب کنید.
Gulasch
ممکن است فکر کنید گولاش متعلق به جای دیگری است. بله، حق با شماست. اما، آلمانیها انواع مخصوص به خودشان را دارند. گولاش آلمانی از تکههای بریده شدهی گوشت به همراه سس فراوان و گاهی اوقات کمی شراب تهیه میشود. شراب باعث میشود گوشت تردتر و نرمتر شود.
اشتباهاتی که در زبان آلمانی نباید انجام دهید
معلمان زبان همیشه یک توصیهی ساده برای یادگیری سریع زبان دارند و آن توصیه این است: اشتباه کنید.هیچ دلیلی ندارد که با اشتباه کردن احساس بدی داشته باشید چون آنها به شما کمک میکنند تا قسمتهایی که در آن مشکل دارید را شناسایی کرده و در نهایت آن اشتباهات را برطرف کنید.
زمانی که افراد شروع به یادگیری زبان دومی غیر از زبان مادری خود میکنند، به مشکلاتی برمیخورند که در آن زبان خاص رایج است.
برخی از این اشتباهات مربوط به تلفظ هستند و برخی دیگر به دلیل تشابه یک واژه با واژهای در زبان مادری است که به آنها false friends یا دوستان دروغین گفته میشود. بنابراین مراقب آنها باشید.
اشتباه رایج دیگری که زبانآموزان دربارهی زبان آلمانی مرتکب میشوند، حروف اضافه است. معمولا قانونی کلی در اینباره وجود ندارد بنابراین تماما به حافظهی شما بستگی دارد.
با این وجود نگران نباشید، میتوانید به درک قابل قبولی از حروف اضافه برسید و در نهایت کاربرد آنها برایتان طبیعی خواهد شد.
برای مثال، اگر بگویید “nach Hause” یعنی “به سوی خانه”، در حالی که اگر بگویید “zu Hause” به عنوان یک مکان به خانه اشاره کردهاید. اشتباه دیگر، ترجمهی کلمه به کلمه است. ممکن است ساختار جمله در زبان آلمانی در مقایسه با زبان شما فرق داشته باشد. به عنوان مثال:
Dem Jungen gab ich einen Ball.
من به آن پسر یک توپ دادم.
اگر بخواهیم کلمه به کلمه ترجمه کنیم، جمله اینگونه خواهد بود: “آن پسر دادم من یک توپ”. میبینید که ممکن است جمله غیرطبیعی بنظر برسد یا گاهی اوقات اشتباه باشد.
اشتباهات تلفظی نیز بسیار رایج هستند. ۵ مورد از آنان عبارتند از:
حرف “z”
حرف “z” در زبان آلمانی به صورت “طست” تلفظ میشود. برای مثال، “der Sturz”
“ö” و “ü” اوملات
تلفظ این دو مصوت دشوار است. در زبان انگلیسی و فارسی چنین صداهایی وجود ندارند. همین مسئله باعث میشود آموزش تلفظ آن توسط آلمانیزبانها سخت باشد.
برای مثال صدای “e” در کلمهی انگلیسی “every” را در نظر بگیرید و برای تلفظ آن لبهای خود را گرد کنید. تمرین باعث میشود تلفظ آن برای شما طبیعی شود.
انواع متغیر “ch”
تلفظ “ch” به حرفی که قبل از آن قرار میگیرد بستگی دارد. اگر “i” یا “e” قبل از “ch” بیاید، باعث میشود صدایی شبیه “ش” ضعیف تولید شود. برای تولید این صدا، سقف دهان یا سختکام را با زبان لمس کنید.
اگر “a”، “o” یا “u” بعد از آن قرار گیرد صدایی مانند “خ” تولید میشود. مطمئنا تلفظ آنها کار آسانی نیست، باید گوش خود را به شنیدن این صداها عادت دهید. بنابراین تا جایی که میتوانید آلمانی بشنوید.
حرف “s”
این حرف در زبان فارسی معمولا “ز” تلفظ میشود، اما ممکن است تغییر کند. دو حرف s (ss) همیشه “س” تلفظ میشود.
قواعد “st” و “sp”
اگر “st” در ابتدای کلمه باشد، به صورت “شت” یا “sht” تلفظ میشود. اگر “sp” در ابتدای کلمه قرار بگیرد مانند “شپ” یا “shp” تلفظ میشود. کلماتی مانند “die Straße”، “der Strand”، “der Spaß” از این قبیلند. اگر “st” و “sp” در انتهای کلمه قرار بگیرند، به ترتیب “ست” و “سپ” تلفظ میشوند.
اپلیکیشنهای رایگان برای یادگیری زبان آلمانی
امروزه تکنولوژی در اختیار ماست. باید از آن به بهترین شکل استفاده کنیم. در اینترنت تعداد زیادی اپلیکیشن رایگان و آنلاین وجود دارد که میتوانند ابزار کاملا مناسبی برای بهبود مهارتهای زبانی شما باشند.
دسترسی به آنها رایگان است و تنها چند دقیقه برای نصب آن در وسایل الکترونیکی خود نیاز دارید. در لیست زیر چند اپلیکیشن معرفی شدهاند:
Anki
این اپلیکیشن به شما کمک میکند تا دایرهی واژگان خود را از طریق فلش کارت گسترش دهید. میتوانید فلش کارتهای خود را با متن، تصویر یا صوت بسازید یا فلش کارتهایی که از قبل ساخته شدهاند را دانلود و استفاده کنید.
Memrise
با کمک Memrise میتوانید همزمان هم یاد بگیرید و هم با دیگران ارتباط برقرار کنید. میتوانید با دوستان خود در زبان آلمانی رقابت کنید. این اپلیکیشن، برنامههای دیگری نیز ارائه میکند.
بنابراین زمانی که یادگیری زبان آلمانی را به اتمام رساندید میتوانید به سراغ موضوعات دیگر هم بروید.
WordPic
این اپلیکیشن کمک میکند تا تعداد واژگان خود را از طریق تصاویر افزایش دهید و نحوهی تلفظ شما را نیز با تمرین بهبود میدهد.
Babbel
در Babbel سوالات چند گزینهای خواهید داشت. اپلیکیشن سوال را برای شما میخواند، بنابراین میتوانید تلفظ را نیز تمرین کنید.
DeutscheAcademie
این اپلیکیشن به تمرین اختصاص دارد. شما به مطالب آموزشی بسیاری دسترسی پیدا میکنید که کمک میکنند تا سطح زبان آلمانی خود را ارتقا دهید.
Wie geht’s
این اپلیکیشن گسترهی وسیعی از موضوعات را پوشش میدهد. تمرکز این برنامه بر واژگان است و میتواند به صورت آنلاین یا آفلاین استفاده شود.
Duolingo
Doulingo یکی از محبوبترین برنامههای یادگیری زبان آلمانی و دیگر زبانها است. این برنامه یک دورهی آموزشی آنلاین است که میتوانید در آن برای خود پروفایل بسازید و اهداف خود را تعیین کنید.
سرعت یادگیری زبان آلمانی را افزایش دهید
یادگیری یک زبان معمولا نیاز به زمان دارد و باید صبور باشید. استفاده از راهنمایی مانند این راهنما میتواند سرعت پروسه یادگیری را افزایش داده و به شما کمک کند سریعتر از آنچه فکرش را کرده بودید به اهداف خود برسید.
اما به خاطر داشته باشید که روش استانداردی برای یادگیری زبان آلمانی وجود ندارد چون افراد با یکدیگر فرق میکنند و روش یادگیری آنها نیز متفاوت است. پس سعی کنید تکنیکی را پیدا کنید که مناسب شما است.
تلفظ نیز همواره یک مشکل در یادگیری زبان آلمانی محسوب میشود، بنابراین حتما ویدئوهای بسیاری در یوتیوب ببینید تا گوشتان به شنیدن زبان آلمانی عادت کند.
آهنگهای آلمانی را به همراه متن ترانه دانلود کرده و به آنها گوش دهید. همراه خود یک دیکشنری شخصی داشته باشید و هر کلمهای که به ذهنتان میرسد و میخواهید در زبان آلمانی یاد بگیرید را در آن یادداشت کنید.
به یاد داشته باشید که افراد زیادی هستند که در حال یادگیری زبان آلمانی هستند. سعی کنید با آنها ارتباط برقرار کرده و دانش زبانی خود را با آنان به اشتراک بگذارید. این کار فرصت مناسبی برای تمرین و ارزیابی میزان پیشرفت و همچنین پیدا کردن دوستان جدید است.
انجمنهای آنلاین بسیاری وجود دارد که زبانآموزان باانگیزه در آنجا جمع شده و دربارهی روشهای یادگیری زبان آلمانی باهم بحث میکنند و در عین حال به تمرین زبان نیز میپردازند.
به آنها ملحق شوید و در بحثها شرکت کنید. خوش بگذرانید. حقیقت معروفی وجود دارد که مغز شما وقتی در حال تفریح و خوشگذرانی است اطلاعات را به حافظه میسپارد. پس تفریح کنید.
اگر میخواهید سرعت یادگیریتان افزایش یابد، دورههای آنلاین را فراموش نکنید. برخی از اپلیکیشنها و دورههای آنلاین را پیش از این معرفی کردیم، حتما آنها را بررسی کنید.
اینرسی یک قانون جهانی است؛ در ابتدا با دشواری و سختی روبهرو میشوید اما زمانی که حرکت را آغاز کنید، توقف کردن سخت است. هیچ حسی لذتبخشتر از فعالیتهای ذهنی وحل مسائل دشوار نیست.
نه تنها از موفقیت بلکه از پروسهی یادگیری لذت ببرید. شروع کنید. یاد بگیرید و تفریح کنید.
در نهایت، تمام چیزی که نیاز دارید تمرین بدون وقفه است.
ویدیو آموزش زبان آلمانی:
اگر این آموزش زبان آلمانی برای شما مفید بوده است:
میتوانید برای یادگیری بیشتر دورههای آنلاین آموزش زبان آلمانی را مشاهده نمایید.
چرا باید زبان آلمانی یاد بگیریم؟
آلمانی در بین زبانهایی که پس از انگلیسی یادگرفته میشود، جایگاه اول را به خودش اختصاص داده. آیا واقعا ارزش دارد که وقتی همین انگلیسی را بهزور یادگرفتهایم سراغ یک زبان جدیدتر برویم؟ آیا آموختن این زبان ارزش وقت و زحمتش را دارد؟
خندهدار است اما ذهن ما، با وجود تواناییهای خارقالعادهاش در تحلیل و کار با اطلاعات جدید، همیشه برای یادگیری تنبلی میکند! علت این مساله و راهکار عبور از آن را در مطلب «برای آنهایی که زبان یاد نمیگیرند» بررسی کردیم. در این نوشتار اما به دلایل ارزشمند بودن زبان آلمانی و به انگیزههای عموم افراد برای یادگیری این زبان میپردازیم.
۱- دنیای تازهای از اطلاعات
قبل از آنکه انگلیسی یادبگیرید، هرچیزی که با لاتین نوشته شده بود معنی در بستهای میداد که فقط بعضیها میتوانستند از آن عبور کنند. با یادگیری انگلیسی و خصوصا افزایش سطح دسترسی به اینترنت دنیای جای جالبتری شد. دیگر میشد چیزهایی را دید که قبلا بیمعنی بهنظر میرسیدند.
آلمانی پس از انگلیسی، دومین زبانی است که مردم جهان به سراغ یادگیریاش میروند. علت این است که درک این زبان همانند انگلیسی دری تازه به دنیای اطلاعات را باز میکند. طبق آمارهای سال ۲۰۱۶، سایتهایی با دامنه .de در رده پنجم از لحاظ تعداد وبسایتها به شمار میروند. ممکن است فکر کنید، بسیاری از این سایتها نسخههای انگلیسی هم دارند اما اینطور نیست. در واقع، 5.8 درصد از محتوای موجود در اینترنت تنها به زبان آلمانی وجود دارند.
فضای آفلاین: بهدلیل نقش آلمانیها، در تولید علم، فرهنگ و هنر، بسیاری از کتابها و سایر محتواهایی غیردیجیتالی ارزشمند به این زبان موجودند. برای مثال در رشته هنر، سالانه بیشتر از 80 هزار جلد کتاب در آلمان منتشر میشوند که فقط درصد اندکی از آنها به انگلیسی ترجمه میشوند. در نتیجه چنین متونی تنها برای افرادی که به این زبان تسلط دارند، قابل درک است.
نباید فراموش کرد که نمونه اصلی و دستنخورده بسیاری از آثار برجسته به زبان آلمانی منتشر شدهاند و اگر بخواهید برای تحقیق یا حتی علاقه شخصی به سراغ این آثار بروید باید آن را یادبگیرید. از مثالهای این مورد میتوان به کتابهای کافکا و گوته اشاره کرد.
۲- گنجی از آدمهای جالب!
بعضی چیزها را نه فقط در دنیای وب بلکه در کتابها و مجلات نیز نمیتوان پیدا کرد. تجربیات ارزشمند، ویژگیهای مشترک و هزاران چیز دیگر را تنها در آدمهای جذاب میتوان پیدا کرد. هر جامعهای شامل افرادی با این خصوصیات است و جامعه آلمانیزبانها مملو از آدمهایی است که میتوان چیزهای بسیاری از آنها آموخت.
علت این مساله را هم میتوان به موقعیت استراتژیک، سیاسی و علمی آلمان نسبت داد. آلمانی بیشترین زبان مورد استفاده در قاره اروپا و همچنین جزو یکی از زبانهای اصلی مراودات سیاسی این قاره است. همه اینها در کنار نقش مهم آلمان در مساله تولید علم، باعث شده تا یادگیری این زبان ابزاری برای دسترسی به بسیاری از افراد تاثیرگذار جامعه اروپا قلمداد شود.
۳- آلمانی برای کار
زبانهای حاشیهای زیادی مورد استفاده کشورهای مهم اروپایی هستند که نزدیکی فوقالعادهای با آلمانی دارند. اتریش، بلژیک، لیختنشتاین، لوکزامبورگ و سویس از جمله این کشورها به شمار میروند. در نتیجه میتوان گفت ارتباطات مرکزیت این قاره سبز، با آلمانی جلو میرود.
همین که تخصصی داشته باشید و به آلمانی هم مسلط باشید فرصتهای شغلی بسیاری برای خودتان ساختهاید. اقتصاد صنعتی و توسعه یافته آلمان باعث شده تا خیلیها برای کار کردن در آن دل خود را صابون بزنند.
بسته به وضعیت بیکاری، قطعا میتوانید در این کشورها خودتان را به کار مشغول کنید. منظورمان از تخصص هم داشتن مدرک PHD نیست؛ شما حتی اگر به کارهای ساختمانی، فنی و بسیاری از شغلهای مرسوم دیگر آشنا باشید هم میتوایند در این کشورها کار کنید.
۴- تحصیل با کیفیت
تحصیل خوب برای خیلی از ما دغدغه محسوب میشود. رایگان بودن آموزشهای عالی در آلمان باعث شده تا بسیاری با رویای درسخواندن در این کشور بهدنبال یادگیری آلمانی و مهاجرت به این کشور رفتهاند.
با توجه به شرایطتان، تحصیل در آلمان میتواند یک هدف مفید قلمداد شود. خصوصا که آلمانی نهتنها در حوزههایی مثل هنر که به آن اشاره کردیم، در رشتههای دیگر هم شهرت بسیاری دارد. بهطوری که دومین زبان علم در جهان به شمار میرود و 18 درصد از کتابهای علمی جهان به این زبان منتشر میشوند. رشد فیزیکدانانی مثل پلانک، آلبرت انیشتین، هایزنبرگ یا سایر دانشمندان و فیلسوفانی همانند فروید، کانت و هگل باعث شده تا آلمانی حتی امروز هم تسلط خوبی به روند تولید علم جهان داشته باشد.
۵- از یک زبان غول نسازید!
باوجود توصیفهای مختلفی که مردم از سختی و دشواری بالای آلمانی میگویند، یادگیری این زبان حداقل غیرممکن نیست! اگر انگلیسی خوبی داشته باشید، کارتان برای آموختن آلمانی آسانتر است. چرا که انگلیسی و آلمانی ریشههای مشترکی دارند و هر دو جزو زبانهای هندو-اروپایی و از شاخه ژرمنی به شمار میروند.
به دلیل ریشههای مشترک این دو زبان، هزاران کلمه را میتوان یافت که با تفاوتهای کوچک، بهطور مشترک استفاده میشوند یا وابسته یکدیگرند. برای مثال Chin (به معنای چانه) در آلمانی Kinn خوانده میشود. به همین ترتیب، Water (آب) در آلمانی Wasser یا Father (پدر) در آلمانی Vater خوانده میشود.
بهعلاوه این، شما در آلمانی الفبای جدیدی را یاد نمیگیرید و جز برخی حروف خاص، با همان شالودهای کار میکنید که در انگلیسی با آن مواجه بودید. قطعا در راه یادگیری این زبان، دشواریهای خاصی که تقریبا همه زبانها دارند وجود دارد اما اگر به این نتیجه رسیدهاید که به آشنایی با آلمانی نیاز دارید، بیتوجه به این سختی ها کار را همین الان شروع کنید!
دورههای مرتبط در فرانش
مطالبتون خوب بود، ولی نلفظ نداشت